باستان شناسی روایت گذشته است، مردمانی که از ابتدایی ترین نکات تاریخی ایران و جهان بی خبرند!

به گزارش کی آنلاین، خبرنگاران- مرجان حاجی رحیمی: حسن رضوانی نیکابادی، باستان شناسی است که افزون بر کاوش های علمی در محوطه هایی چون بوکان کردستان، جنوب خراسان، غرب سمنان، رودبار زیتون، چغابنوت خوزستان ایذه و دشت سوسن، کوه خواجه سیستان، چابهار ایرانشهر نیک شهر، سد پیشین، بندر کنارک، لردگان، شاهرود و قلاع الموت و خیلی محوطه های دیگر و چاپ کتاب های تخصصی باستان شناسی درباره با کاوش های علمی همین محوطه ها، دستی هم بر داستان نویسی و شعرگویی دارد. کتاب خاک مکینه 6 داستان کوتاه و کتاب باستان شناسی شاید... مجموعه اشعاری است که این باستان شناس در طول سال های حرفه ای خود سروده است. کتاب لوح فشرده ای به همراه دارد که رضوانی اشعارش را با صدای خود خوانده است. رضوانی نیکابادی متولد تیرماه 1328 و فوق لیسانس باستان شناسی است. 72 سال پیش زمانی که او به دنیا آمد، شرایط اقتصادی مملکت در شرایط مناسبی نبود به همین دلیل بچه ها هم نسل او و نسل های قبل تر در بیشتر خانواده ها شرایط فقر مشابهی را تجربه کردند. رضوانی نیکابادی در کتاب خاک مکینه داستان هایی از تجربه های کودکی اش را با قلمی ساده و روان و بدون

باستان شناسی روایت گذشته است، مردمانی که از ابتدایی ترین نکات تاریخی ایران و جهان بی خبرند!

خاطرات باستان شناسان علاوه بر آنکه موقعیتی از شرایط زندگی خودشان را روشن می کند، در حقیقت بخشی از تاریخ خفته سرزمین را هم روشن می کند و نشانه هایی از اهمیت تاریخ و جغرافیا برای عموم به همراه دارد

سانسور نوشته و در داستان های بعدی تجربه هایش را از کار باستان شناسی روایت کرده است. هر دوی این کتاب ها را انتشارات دادکین که یک انتشارات تخصصی درباره چاپ کتاب های میراثی است، منتشر کرده است. با رضوانی نیکابادی گفت گویی درباره کتاب هایش داشته ایم که در پی می آید:

خاک مکینه به گونه ای خاطرات نویسی است. چه شد که با توجه به همه گرفتاری های کار باستان شناسی تصمیم گرفتید خاطرات تان را مکتوب کنید؟

در واقع خاک مکینه هم بخشی از زندگی من و باستان شناسی است. من نمی توانستم این قصه ها را قبل یا بعد از باستان شناسی مثلا در دوره دبیرستان بنویسم درحالی که در آن زمان هم با این فضا روبرو بودم و با آن سروکار داشتم و در فکر و اندیشه من بود. فکر می کنم زمانی که تصمیم گرفتم خاطره نویسی یا به طور کلی درباره زندگی خودم مستندنگاری کنم و چیزی بنویسم، آنچه که در فکر من مانده بود و گذشته من و گذشته انسان را روشن می کرد، باستان شناسی بود و از این جهت گاهی به گذشته انسان افتخار می کنم. خاک مکینه بخشی از گذشته من بود و شعرم هم همین طور. بنابراین تمام آنچه را که به سختی ها و گرفتاری های باستان شناسی مشهور است مکتوب کردم. از نظر من باستان شناسی روایت همه چیزهایی است که در گذشته اتفاق افتاده و من انسان امروز را ساخته است.

آیا خاطرات چاپ نشده دیگری دارید؟

بله و در حال مرور گذشته برای گردآوری و نگارش هستم تا اگر فرصتی شد، آنها هم چاپ شوند.

خاطرات یک باستان شناس چه اهمیتی می تواند برای جامعه داشته باشد؟

نمی دانم خواندن خاطرات یک باستان شناس برای افراد جامعه چه اهمیتی

باستان شناسی روح و زندگی من است فضاهای گسترده ای مقابل من قرار داد. توانستم در دشت ها، کوه ها، کویرها، جنگل ها و کرانه های دریای وطن راه بروم، بیندیشم و تاثیر بپذیرم. در غیر این صورت اگر بر فرض کارشناس بانک بودم، نمی توانستم روح و روان خودم را و آنچه در زندگی دوست داشتم و عشق زندگی ام بود به نگارش در بیاورم

می تواند داشته باشد اما می دانم خاطرات باستان شناسان از این نظر که در گذشته سیر و سلوک و کار کرده اند، کاوش و تحقیق کرده اند، می تواند بخشی از فکریت مردم را از نظر تاریخ و جغرافیا شکل دهد و روشن کند زیرا بسیاری از مردم حتی از ابتدایی ترین نکات تاریخی درباره ایران و حتی جهان بی خبرند. خاطرات باستان شناسان علاوه بر آنکه موقعیتی از شرایط زندگی خودشان را روشن می کند، در حقیقت بخشی از تاریخ خفته سرزمین را هم روشن می کند و نشانه هایی از اهمیت تاریخ و جغرافیا برای عموم به همراه دارد.

شعرهای شما در کتاب باستان شناسی شاید... رگه هایی از تاریخ، فرهنگ و حتی مردم شناسی دارد. آیا اتفاقی است یا به مهارت و شغل شما و نگاهتان به اطراف به نام یک باستان شناس ربط دارد؟

شعرها همیشه رگه هایی است از آنچه که انسان در زندگی با آن روبه رو می شود، احساس می کند، اندوهگین یا شاد می شود. شاعر از تاریخ و جغرافیای وطنش یا جهانش تاثیر می گیرد و این تاثیرات زمینه های روانی خاصی را می طلبد که باید دید شاعر در چه مرحله ای از عمر و زندگانی خویش در چه مکان جغرافیایی بوده و چه تجربیاتی داشته و با چه چیزهایی سروکار داشته است. می توان گفت در واقع حرفه او هم بخشی از این تاثیرات است. شغل های بسیاری وجود دارند که در زندگی افراد، توان روانی لازم را برای نوشتن ایجاد نمی کنند و بی تاثیر، خشک و بی روح هستند. اما باستان شناسی این زمینه های روحی و روانی را برای بروز احساسات و عشق به زندگی مهیا می کند. برای کسی مثل من، مطلوب این بود که همیشه با طبیعت سروکار داشته باشم و در کوه، جنگل و کویر باشم. در حقیقت باستان شناسی این فرصت را به من داد و آنچه که مرا به نوشتن واداشت باستان شناسی بود. باستان شناسی بخش بزرگی از زندگی همه افراد بشر است چراکه گذشته ما بخش بزرگی از زندگی ماست و حالا که انسان متمدن شده باید بداند که آنچه هست به

باستان شناسان جوان باید بدانند که اساس این رشته، حرکت در جغرافیای ایران است. کویر، دشت، کوه، جنگل و هرجایی که باستان شناسی در آن تعریف می شود. باید بگویم همیشه در حرکت باشید و منطقه ها مختلف را ببینید و به دیدن یک منطقه بسنده نکنید. سیر کنید برای به دست آوردن آگاهی و تجربه

گذشته ای وابسته است که حاصل تمام رنج ها، زحمت ها، مبارزات مردمانی است که پیش از ما زندگی می کرده اند و یادگار گرانبهایی است که در شعر و فلسفه و هرچیزی که انسان را به جلو می برد، تاثیر دارد.

فکر می کنید اگر شغل دیگری داشتید باز هم ممکن بود شعر بگویید یا این از تاثیرات باستان شناسی بر احساس شماست؟

بعید می دانم شغل دیگری غیر از باستان شناسی می توانست مرا به سمت شعر بکشاند که تراوشات فکر من اینگونه تاثیر خودش را روی زندگی ام بگذارد. این باستان شناسی بود که مرا به سویی سوق داد که فکریت و اندیشه من را راضی و توان زبانی ام را تقویت کرد و زمینه هایی فراهم آورد که با روحیات من سازگار بود. باستان شناسی روح و زندگی من است فضاهای گسترده ای مقابل من قرار داد. توانستم در دشت ها، کوه ها، کویرها، جنگل ها و کرانه های دریای وطن راه بروم، بیندیشم و تاثیر بپذیرم. در غیر این صورت اگر بر فرض کارشناس بانک بودم، نمی توانستم روح و روان خودم را و آنچه در زندگی دوست داشتم و عشق زندگی ام بود به نگارش در بیاورم.

با توجه به سختی کاوش در باستان شناسی توصیه شما به نام یک باستان شناس پیشکسوت به جوانان باستان شناس چیست؟

پیشنهاد من به کسانی که تازه وارد کار باستان شناسی شده اند و جوانانی که به تازگی این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده اند، این است که قدر آگاهی و دانش تجربی را بدانند؛ علاوه بر آنکه به صورت تئوری و نظری در کتابخانه ها و کلاس های درس با این رشته آشنا می شوند؛ ولی باید بدانند که اساس این رشته، حرکت در جغرافیای ایران است. کویر، دشت، کوه، جنگل و هرجایی که باستان شناسی در آن تعریف می شود. باید بگویم همیشه در حرکت باشید و منطقه ها مختلف را ببینید و به دیدن یک منطقه بسنده نکنید. سیر کنید برای به دست آوردن آگاهی و تجربه.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 6 آبان 1400 بروزرسانی: 6 آبان 1400 گردآورنده: konline.ir شناسه مطلب: 1836

به "باستان شناسی روایت گذشته است، مردمانی که از ابتدایی ترین نکات تاریخی ایران و جهان بی خبرند!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "باستان شناسی روایت گذشته است، مردمانی که از ابتدایی ترین نکات تاریخی ایران و جهان بی خبرند!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید