سیاوش، قسمت هجدهم؛ هنوز منو نشناختی، منم هیچوقت نمی شناسمت...

به گزارش کی آنلاین، خبرنگارانـ قسمت هجدهم سریال سیاوش به نویسندگی پویا سعیدی، علی امیر ریاحی، امیررضا رشتی، تهیه کنندگی مهدی کمک و کارگردانی سروش محمد زاده روز آدینه 7 خرداد ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

سیاوش، قسمت هجدهم؛ هنوز منو نشناختی، منم هیچوقت نمی شناسمت...

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

نصرت خودش را به مراسم ختم برادرش می رساند. سیاوش و صابر نیز به دنبال آزاد کردن بچه های پرورشگاه هستند و...

قسمت هجدهم در حالی آغاز می گردد که خاک سپاری کمال به خاتمه رسیده است و نصرت هم بدون ترس خودش را نشان داده است. صابر و سیاوش یکدیگر را آرام می نمایند تا با نصرت درگیر نشوند؛ اما ماجرای بچه های پرورشگاه دیگر علنی می گردد و میان شان توافق می گردد که با تحویل دادن وکیل نصرت، بچه ها آزاد شوند. سیاوش سعی می نماید که به نصرت بفهماند که دیگر با او کاری نخواهد داشت و گذرشان به هم نخواهد خورد. اما همان شب مارال با ویدئویی که برای سیاوش می فرستد به او حالی می نماید که خودکشی نموده است. سیاوش و صابر خودشان را به او می رسانند و تن کم رمقش را به بیمارستان می رسانند.

نصرت بار دیگر با سیاوش روبرو می گردد و این درحالی است که دکتر به آن ها می گوید مارال سطح هوشیاری بسیار پایینی دارد و باردار نیز هست. نصرت با شنیدن این خبر کنترلش را از دست می دهد و از حال می رود و سیاوش با تماسی روبرو می گردد که از کیلومتر ها دورتر خبری از پدرش به او می دهد و از او می خواهد بیمارستان را ترک کند. در قسمت خاتمهی فصل اول سریال سیاوش داستان بسیار ناگهانی تغییر جهت می دهد و سریال را با ده ها سوال به خاتمه می رساند. نصرت ظرف چند ثانیه از پا در می آید و پزشک تقلبی که از طرف فردی ناشناس مامور شده است کار او را تمام شده می داند. این در حالی است که نصرت از شنیدن خبر باردار بودن مارال به هم می ریزد و وقتی از حال می رود، دکتر قلابی اصلا آن جا نبوده است.

خاتمه فصل اول سیاوش را می توان یک خاتمه بد برای یک سریال نسبتا خوب دانست. تفاوت شخصیت های سیاوش و صابر که در خانواده معین بود، در طول سریال نیز کیفیتی دوگانه بین کنش های آن ها برقرار کرد. بخش های مربوط به صابر پر کشش تر و قوی تر و بخش های سیاوش کم رمق تر پیش رفتند که پیش تر در قسمت های قبلی به آن اشاره نموده بودیم. اما حتی در خاتمه بندی فصل هم آن چه برای صابر رخ می دهد، قابل فهم تر و واضح تر است و سیاوش باز هم در موقعیتی قرار می گیرد که گویی برای خودش نیست و به شکلی عاریه ای رخت قهرمان را در آن به تن نموده است. قهرمان کنشی که وجود ندارد.

خاتمه بندی فصل اول سیاوش راه را برای فراوری فصلی دیگر برای آن باز می نماید. فصلی که در آن احتمالا مارال، نصرت و صابری نباشند و سیاوش در داستاتی جدید قرار بگیرد تا در آن سراغی از ریشه هایش و پدرش بگیرد. سریال سیاوش به جز قسمت آخر در بیش تر قسمت هایش به لحاظ گوناگون تحسین برانگیز ظاهر شد. فیلم نامه آن در بیش تر قسمت ها خوب عمل می کرد و شخصیت ها در کشمکش های مختلف قابل لمس و جذاب ظاهر می شوند. کارگردانی سروش محمد زاده نیز در بسیاری از قسمت ها و به خصوص صحنه های پر کاراکتر و شلوغ فوق العاده به نظر می رسید.

گروه بازیگری سریال سیاوش نیز به خوبی با نقش هایشان و داستان ارتباط برقرار نموده و در چشم بسیاری از مخاطبان نیز محبوب شدند. سرآمد همه آن ها نیز مجید صالحی در نقش صابر است که بسیاری از قابلیت های خودش را در این نقش به رخ مخاطبان کشید و به حق نقشی ماندگار را ایفا نمود. سیاوش به هر روی به خاتمه فصل اولش می رسد و فعلا خبری از فراوری و پخش فصل دوم آن هم نیست. سریالی که توانست بخش زیادی از تماشاگران نماوا را با خود همراه کند و نسبت به سایر فراوریات شبکه نمایش خانگی موفقیتی نسبی نیز داشت.

منبع: فرارو
انتشار: 15 تیر 1400 بروزرسانی: 15 تیر 1400 گردآورنده: konline.ir شناسه مطلب: 1686

به "سیاوش، قسمت هجدهم؛ هنوز منو نشناختی، منم هیچوقت نمی شناسمت..." امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سیاوش، قسمت هجدهم؛ هنوز منو نشناختی، منم هیچوقت نمی شناسمت..."

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید